نویسنده: بهنام وفادار شنبه 87/2/7 ساعت 1:33 عصر
پدر ، پسر ، رابطه
دنیای روابط پدرها و پسرها
بدون شک اندیشیدن درباره ی رابطه ی پدرها و پسرها امری است اجتنابناپذیر. چرا که فراوانی قابل ملاحظه ی ناخوشایندی در روابط میان پدرها و پسرها، در خانوادههای مختلف و با تبار اقتصادی و اجتماعی متفاوت، در داخل و خارج کشور، در شهرها و روستاها، بیانگر این حقیقت است که میباید نگاه دوباره ی پدرها به این مهم معطوف گردد و ایشان آغازگر دوباره ی رابطهای خوشایند، پایدار و مطلوب با پسران خود باشند. دستکم همانگونه که در محل کار خود با یک همکار جوان در ارتباطند، و یا به همان صورت که با پسر همسایه و یا طلبه ی جوانی که درست هم سن و سال پسرشان است، ارتباط متقابل برقرار میکنند و با متانت و تواضع و زبان خوش و احترامآمیز با آنان صحبت میکنند و به مشورت و رایزنی مینشینند، با پسر خود نیز که ویژگیها و نیازهای عاطفی و روانی مشابه آن پسر همسایه و طلبه ی جوان را دارد، رابطه برقرار کنند و با زبان تکریم، صمیمانه و شفیقانه با وی سخن بگویند.
در دنیای امروز که شاهد گسترش روزافزون و فزاینده ی تولیدات فکری و مصنوعات فنآوری جدید در عرصه ی فرهنگی هستیم و مهاجمان فرهنگی دل و جان و اندیشه و باور نوجوانان و جوانان را مورد حمله قرار دادهاند ، موثرترین شیوه ی مقابله با این حملات گسترده در جبهه ی فرهنگی، ایجاد مصونیت عاطفی در فرزندان و نور چشمان است و این جز با حسن رابطهها و پیوند عاطفه ها مقدور نخواهد بود.
نصیحتپذیری و عمل به وصایای پدر، زمانی توسط پسر به درستی و کمال میسّر میشود که از خوشایندترین تجارب و دلچسبترین خاطرات در پیوندهای عاطفی و روابط محبتآمیز بهرهمند باشد.
پدری که در طول حیات خود و در دوران و ایام اقتدار شخصیّتی خویش لحظهای از حسن رابطه و پیوند عاطفی با فرزندان خود غافل نبوده و صمیمیترین و صادقانهترین ارتباط را با آنان داشته است، در پیرانه سر نیز بیش از هر زمان دیگر مورد مهر و محبّت فرزندان واقع میشود و هرگز فرزند چنین پدری اندیشه ی جدایی و طرد پدر از خانه و جای دادن او در خانه ی سالمندان را به مخیّله ی خود راه نمیدهد، آری، در بررسی علل گوناگون روانه ساختن پدرها به خانههای سالمندان، توجّه به این نکته نیز بسیار مهم و درخور تأمل است. بدون شک نحوه ی رابطه ی پدرها و پسرها در گذشتههای نه چندان دور در چنین تصمیم و اقدام نه چندان مطلوب، دخیل است.
امروز بیش از هر زمان دیگر، پدرها و پسرها محتاج خوشایندترین نگرشها نسبت به یکدیگر و صمیمیترین و محبّتآمیزترین رابطهها، با یکدیگرند. در این ارتباط کارگزاران فرهنگی، مدیران مدارس 1، مربّیان تربیتی، معلّمان اخلاق نظری و عملی، دستاندرکاران برنامههای رادیویی و تلویزیونی، صاحبان فکر و اندیشه، اهل کتاب و مطبوعات، همه و همه در برقراری روابط عاطفی میان والدین و فرزندان و به ویژه پدرها و پسرها بیشترین مسوولیت را دارند. چرا که تقویت رابطهها و غنی کردن روابط محبّتآمیز میان پسرها و پدرها بیشترین تأثیر را در کاهش تنشهای خانوادگی و اضطرابهای فردی به همراه دارد و زمینه ی سلامت شخصیّت و بهداشت روان پدرها و پسرها و اعضای خانواده را فراهم آورده، مناسبترین بستر را برای رشد و تحول مطلوب شخصیّت و رویش جوانههای خلاقیّت و نوآوریهای فکری و عملی آماده میسازد. بدین ترتیب پدرها و پسرها با احساس و نگرشی حاکی از خوشایندی نسبت به یکدیگر و انگیزه ی قوی برای تلاش، همه ی استعدادها و قابلیّتهای بالفعل و بالقوّه را در عرصههای گوناگون به نمایش میگذارند.
زیبایی و شکوه رابطه ی پدرها و پسرها تضمینکننده ی بهداشت روان و آرامش خانواده و هموارگر سعادت و تعالی جامعه است. شکوفایی همه استعداها و رویش جوانههای خلاقیتّهای ذهنی و نوآوریهای فکری پدرها و پسرها در گرو برخورداری ایشان از صمیمیترین، خوشایندترین و محترمترین رابطههاست.
درها و دخترها، در قرآن کریم، کلام حیاتبخش عرشی که همواره بر فراز عصرها و نسلها جاودانه و تضمینگر سعادت و فلاح همه انسانهای آزاده و وارسته است، رفتار محبّتآمیز پسرها و دخترها را با پدرها و مادرها در کنار عبادت خود ذکر کرده و میفرماید:
«و قضی ربک الا تعبدوا الا ایاه و بالوالدین احساناً اما یبلغن عندک الکبر احد هما او کلاهما فلا تقل لهما اف و لا تنهر هما و قل لهما قولاً کریما. و اخفض لهما جناح الذل من الرّحمة و قل رب ارحمهما کما ربیانی صغیراً »2
پروردگارت فرمان داده: جز او را نپرستید! و به پدر و مادر محبّت و نیکی کنید . 3
هر گاه یکی از آن دو یا هر دوی آنها، به پیری برسند، هرگز سخنی که موجب رنجش آنها میشود به زبان نیاور و کمترین اهانتی به آنها روا مدار! و بر آنها فریاد مزن و با کلام لطیف و سنجیده و بزرگوارانه با آنها صحبت کن. همیشه بالهای تواضع و تکریم خویش را از محبّت و لطف و مهربانی، در برابر آنان بگستران و بگو: پروردگارا! به پدر و مادرم رحمت و مهربانی فرما، آنگونه که آنها مرا در کوچکی تربیت کردند.
آنگاه که پدرها و پسرها در تکریم و رفتار محبّتآمیر نسبت به یکدیگر هر فرصتی را مغتنم دانسته و از هیچ کوششی دریغ نمینمایند، پدر پسر را روشنیبخش چشم و سرمایه ی هستی خود میداند و پسر، پدر را سنگربان حیات روان خود میداند و با نگاه متواضعانه به پدر آرام میگیرد و تواضع و احسان و محبّت به پدر و تکریم شخصیّت پدر را عبادت بزرگ و رضایت و خشنودی خالق جانها میداند. 4 همه ی قلمها و زبانها از توصیف چنین رابطه ی زیبایی ناتوان میگردند. در این منظر خاطره جاودانه رابطه ابراهیم (علیهالسلام) و اسماعیل (علیهالسلام) تداعی میگردد.
پدر، ابراهیم (علیهالسلام) در برابر آزمون بزرگ الهی و اندیشه ی عمل به فرمان حق به صورت یگانه فرزند دلبندش مینگرد که در دوران پیری و در پی دعا و نیایش پروردگارش هبه مینماید و پسر، اسماعیل (علیهالسلام) در کمال اخلاص و خلوص، با همه ی وجود ایثارگرانه و ملتمسانه از پدر میخواهد که در اجرای فرمان الهی لحظهای درنگ ننماید، و از آن جاکه مبادا تلاقی نگاه پدر و پسر ، پدر را متأثر و شرمسار نماید، اسماعیل (علیهالسلام) در آخرین تقاضایش از پدر بر اجرای فرمان حق و قربانی نمودن همه ی هستی و تعلّق وجود و بریدن ریشه ی همه وابستگیهای دنیوی و نیل به اوج اخلاص و سکوی وارستگی و توحید چشمهای خود را میبندد و با چشمان بسته پدر را به انجام امر حق فرا میخواند و آنگاه که ابراهیم( علیهالسلام) قهرمان یکتایی و توحید لبه ی تیز چاقو را برگردن نوجوان رعنا و عصاره ی وجودش میگذارد تا با یک فشار فرمان خدا را محقّق سازد، دیگر بار ندای آسمانی طنین افکن میشود که ابراهیم! تو در این آزمون بزرگ پیروز شدی و تو پیامبر توحیدی، و این بار ابراهیم (علیهالسلام) اسماعلیش را در آغوش میگیرد و با هم سرود تسبیح حق و نغمه توحید، ((لاالهالاالله)) را میسرایند و با گامهای استوار برای ایفای رسالت خطیر خویش پیش میروند و به فرمان حق کعبه، خانه خدا را برای طواف مسلمانان و موحّدان و آزادگان عالم بنا میکنند. و رابطه ی ابراهیم و اسماعیل (علیهمالسلام) همواره برفراز گستره ی هستی زیباترین و کاملترین الگو را برای همه پدرها و همه پسرها در همه زمانها به یادگار میگذارد. سرمایه ی چنین رابطهای ایمان است و اخلاص و ایثار.
منبع: بر گرفته ازکتاب روان شناسی رابطه ها – با تغییر و تلخیص
دکتر افروز